درس پنجاه ونهم امام شناسي
من به خال لبت ای دوست گرفتارشدم
چشـم بیمار تـورا دیدم و بیمار شـدم
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم
همـچو منصـور خریـدار سر دار شدم
غم دلدار فکنده ست به جانم شـرری
که به جان آمدم و شهره بـازار شـدم
در میخانه گشایید به رویم شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جـامه زهـد و ریا کنـدم و برتـن کردم
خرقه پیـر خـرابـاتی و هشیـار شـدم
واعـظ شهـر که از پند خـود آزارم داد
از دم رند می آلـوده مـددکار شــدم
بگـذارید که از بتـکده یـادی بـکـنم
من که با دست بت میکده بیدار شـدم .
@انتظارقسمت دوم
امام خميني رحمت الله عليه
@نگرش امام خمینی در باره انتظار ...برداشت هایی که از انتظار فرج شده است ،
بعضی اش را من عرض می کنم .بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد یا
حسینیه ،در منزل بنشینند ودعا کنند وفرج امام زمان (عج)را از خدا بخاهند
. این ها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند . بلکه بعضی از آن ها را که من
سابقا می شناختم بسیار مرد صالحی بود ،یک اسبی هم خریده بود ،یک شمشیری هم داشت
و منتظر حضرت صاحب الزمان (عج)بود .این ها به تکلیف شرعی خود عمل می کردند،
ونهی از منکر هم کردند وامر به معروف هم کردند ،لکن همین ،دیگر غیر از این کاری ازشان
بر نمی آمد وفکر این مهم که یک کاری بکنند ،نبودند. یک دسته دیگر هم بودند که انتظار
فرج را می گفتند این است که ما کاری نداشته باشیم به این که بر جهان چه می گذرد ،
بر ملت چه می گذرد،به این چیز ها ما کار نداشته باشیم،ما تکلیف خودمان را عمل می کنیم،
برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست می کند ،دیگر ما تکلیفی
نداریم .تکلیف ما همین است که دعا می کنیم ایشان بیایند وکاری به کار آنچه در دنیا می گذرد
یا در مملکت خودمان می گذرد،نداشته باشیم.این ها هم یک دسته ای ،مردم صالح بودند. یک
دسته ای می گفتند که خوب ،عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید ،ما باید نهی از منکر
نکنیم امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند،گناه زیاد بشود که فرج نزدیک
بشود. بک دسته ای از این بالاتر بودند می گفتند:باید دامن زد به گناه ها ،دعوت کرد مردم را
به گناه تا دنیا پر از جور وظلم بشود وحضرت (ع)تشریف بیاورند.این هم یک دسته ای بودند
که البته در بین این دسته منحرف هایی هم بودند ،اشخاص ساده لوح هم بودند ،منحرف هایی
هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند. بک دسته دیگری بودند که می گفتند که هر
حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود،این حکومت باطل است وبر خلاف اسلام است آن ها
مغرور بودند .آن هایی که بازیگر نبودند مغرور بودند به بعض روایتی که وارد شده است
بر این امر که هر علمی بلند شود قبل از ظهور حضرت ،آن علم، علم باطل است.آنها
خیال کرده بودندکه نه،هر حکومتی که باشد،در صورتی که آن روایت اشاره دارد که هر
کس علم بلند کند با علم مهدی (عج)به عنوان مهدویت بلند کند ، باطل است...
صحیفه نور ،ج۲
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0